مختار و موهيول

گفت اين مختار هم آدم درستي نبوده!
گفتم: چه دليلي بر نا درستيش مي بيني؟!
گفت: همين که دنبال قدرت بوده،
نشان مي دهد که خون امام(ع) را بهانه کار خودش کرده...
گفتم: تا در مورد مختار و زمانش مطالعه اي نداشته باشي 
نمي تواني در مورد کارهاي او نظر قطعي بدهي!
گفت: مطالعه براي چه؟! ميرباقري چهره اش را نشان داده ديگر...!
گفتم: مختار را بايد با حوادث زمان خودش سنجيد،‌نه با حوادث زمان ما
علي پريد وسط حرفمان که:
بابا بگذاريد ببينم عالي جناب موهيول،
بالاخره با چه کسي ازدواج مي کند...

نظرات

محمّد گفت…
به نظرم این دوستتون زود قضاوت کرده. شاید بد نباشه این روایات رو براش بخونی:
عبدالله بن شریک می گوید روز عید قربان نزد امام محمدباقر(ع) رفتم و در مجلس ایشان نشسته بودم که مردی از اهل کوفه وارد شد. مرد کوفی اصرار داشت بر دست امام(ع) بوسه زند و ابراز ارادت بسیار کرد. حضرت از او پرسیدند؛ تو کیستی؟مرد کوفی عرض کرد؛ من «ابومحمد، حکم بن مختار» هستم. امام (ع) او را در کنار خود نشانید و تکریم کرد. فرزند مختار گفت؛ ای پسر رسول خدا(ص) مردم درباره پدرم سخن ها گفته اند ولی به خدا سوگند آنچه شما در حق پدرم بفرمایید را حق می دانم. حضرت پرسیدند؛ مگر درباره پدرت چه گفته اند؟ و حکم بن مختار در پاسخ گفت؛ می گویند پدرم کذاب بوده است! امام محمدباقر(ع) فرمودند؛ سبحان الله ! آیا مختار نبود که به خونخواهی اهل بیت پیامبر خدا(ص) قیام کرد و کشندگان ما را کشت؟…(کسی می‌گفت این جا، امام باقر سه بار فرمود خدایش رحمت کند...)
و اینگونه روایات معتبر از قول ائمه اطهار علیهم السلام در تائید قیام مختار و مدح آن جوانمرد ثقفی به فراوانی نقل شده است و از جمله، سخن حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در مسیر کربلاست که فرمود: پروردگارا، آن جوان ثقفی را بر آنان مسلط کن تا جام تلخ مرگ و ذلت را به آنها بچشاند و از قاتلان ما، احدی را معاف نکند.
محمّد گفت…
راستی به علی بگو بهتره که به جای این که مشغول قهرمان‌های خیالی دیگران باشیم، در مورد قهرمانان تاریخ کشور و مذهبمون که هر کدوم اسطوره‌ای بودند برای خودشون، بپردازیم.
گردن بابا اون خو جومونگش بزنا!