خو كن به قايقت...

آیین عشق بازی دنیا عوض شده ست
یوسف عوض شده ست زلیخا عوض شده ست

سر همچنان به سجده فرو برده ام ولی
درعشق سالهاست که فتوا عوض شده ست

خو کن به قایقت که به ساحل نمی رسی
خوکن که جای ساحل و دریا عوض شده ست

آن با وفا کبوترجـَلدی که پر کشید
اکنون به خانه آمده اما عوض شده ست

حق داشتی مرا نشناسی به هر طریق
من همچنان همانم و دنیا عوض شده ست
فاضل نظری



پ.ن اين شعر رو بي تفاوت برام فرستاده. به من كه خيلي چسبيد...

نظرات

پیر فرزانه گفت…
بسیار زیبا بود.
من همچنان همانم و دنیا عوض شده است . واقعا؟
باران گفت…
ماشالله به فاضل نظری با این شعراش و باریکلا به شما با این انتخابتون